• وبلاگ : شاهد
  • يادداشت : مخاطب خاص
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام

    شعر جالبي بود

    بما سر بزن

    خوش به سعادتتون التماس دعا
    خدا رو شکر کنيد با اين توفيقاتي که هميشه نصيبتون ميشه ما کلا مدت هاست بي توفيقيم
    پاسخ

    خدا کنه لياقت داشته باشم . دعام کنيد
    سلام ما خداي خوبي داريم كه خيلي هوامون رو داره اما ما نمي دونيم باچند شعر كوتاه به روزهستم .
    متن قشنگ بود البته نه در حد مخاطبت.
    خوشحا شدم ديدمت البته وبلاگتو.
    پاسخ

    حد مخاطبم رو که هيچکي نمي تونه بهش برسه...
    + جلبك سبز 


    يکي از دلايلي که باعث ميشه براي اين وبلاگ وقت بزارم اين احساس که فکر مي کنم اينجا کسي يا کساني هستند که به ادبيات گفتگو واقفند به همين خاطر وقتي تو اين وبلاگ کامنت ميزارم بعدش احساس سبک بودن دارم هميشه هم هر چي تو ذهنم بوده نوشتم بدون ويرايش از غلط هاي املايي که زياد ارم معلومه اما شاهد عزيز من کي بزرگان دين و انقلاب رو حاکمان فاسد گفتم ؟؟؟؟؟ اگر از حاکمان فاسد و سفاکاني که دين رو دست اويز قرار دادند سخن گفتم به گواه تاريخ در همه دوران ها اينان بودند و هستند و خواهند بود تا زماني که اراده پروردگار و سطح خرد بشريت به کلي ريشه کن کنه اين سفاکان رو که البته معتقدم امروز تاريخ از ديروز ان بسيار بسيار بهتر و زيبا تر و روشنتره چون من به زحمات و برکات بزرگان دين و عرفان و خرد بشري و به کاميابي پيامبران معتقدم و حرکت تدريجي بشر به سمت نور

    اما شاهد عزيز من درست بر خلاف اون چيزي که شايد شما فکر کني نه ضد دينم که بخواهم به بزرگانش توهين کنم و نه دين داري رو مشکل اين مردم مي دونم چون معتقدم اگر دين رو از اين مردم بگيري اخلاق مرده و مرگ اخلاق يعني سياهي و سياهي و سياهي به همين خاطر هم عقيده دارم دين چيزي نيست جز مکارم اخلاق و اخلاق و اخلاق و البته شيعه و اسلا م هيچ منافاتي با اخلاق مداري نداره و همه بزرگان شيعه در همه اعصار اخلاق مدار بودند پس دليلي نداره ابه بزرگان دين توهين کنم شاهد عزيز با اين وجو من کافرم بر مرامي که لباس دين بر تن مي کنه و شيطاني حرف مي زنه براي من جرج بوش گا و چران قاتل از کسي که لباس پيامبر رو پوشيده و پايه هاي اخلاق رو با تبر جهل خود ميزنه شريفتره

    من به هيچ بزرگي توهين نگردم نه در دين نه در اجتماع و نه در هيچ جا که بزرگان رو ستايش هم کردم و مي کنم

    ولي به هر حال به خاطره دعايي که برايم کردي ممنوتم

    سلام شاهد...

    خيلي ممنونم که به وبلاگم اومدي.

    و از اين که ميخواي کمکم کني خيلي خيلي خوشحالم.

    ميبينمت...

    + جلبك سبز 

    شاهد عزيز ممنون كه توجه داري

    يك جمله رو خوب گفتي "" در اين دنيا و در اين زمان شايد نشه كاري كرد """ ولي يه چيزي ميدوني بركت اين دو سال براي من چي ؟؟؟

    بعد از انتخابات مظلوميت حسين و زينب و علي رو باور كردم هميشه با خودم مي گفتم مگه ميشه امير المومنين علي در محراب ضربت بخوره و مردم كوفه بگن مگه علي نماز مي خوند ؟؟؟ باور كردم كه سپاه چند هزار نفره عمر سعد و به فرمان امير المومنين يزيد چگونه بر اهل بيت تاخت باور كردم قدرت تبليغ حاكمان فاسد رو باور كردم عمق جهل رو متاسفم شدم از ديني كه دستاويز سفاكان تاريخ شد و خوب و بد رو انچنان در هم در اميخت كه به علي زمان شك كردند اما خوشحال هم شدم خوشحال ازين كه هنوز نظر خدا با ماست هخنوز هستند بزرگ مرداني چون مير حسين عزيز كه در لباس دين از ازادي عقيده از كرامت انسان سخن گفتند خوشحالم ازين كه امثال حر در صحراي كربلا جوانمردي چون نوري زاد در مملكت زندگي مي كنم درست در زماني كه همه اركان روحانيت و مرجعيت از هر طرف مورد هجوم و بي احترامي قرار گرفت درست در زماني كه در قم برادران با بصيرت ارزشي نوه امام رو نا نجيب و حرامي معرفي كردند و بيت مرجع تقليد رو اتش زدند و نوري همداني ها از ابتر بودن موسوي گفتند و خنديدند در جماران خاك بيت امام رو به توبره كشيدند در دانشگاه جوان نخبه مملكت رو 4 تا بچه عقده اي بي سواد و ((نه بسيجي پاك و عاشق خدمت به مردم )) درست در همان زمان مراجعي چون شبيري زنجاني چون منتظري عزيز و پاكبازاني چون سحابي ها در حافظه تاريخي اين ملت برق اميد رو روشن كردند خوشحالم كه هنوز نداي ازادي رو از گلوي دين داران مي شنوم و نه بي دينان و نه متحجرين

    شاهد عزيز تو رو دوست دارم چون شك ندارم كه پاكي احتمالا منو ميشناسي نمي خام با حرفاي من و عدله من و صحبت هاي من قانع بشي يا تغيير كني فقط دلم مي خاد شما و دوستات تغيير بدين اونچه رو به نام دين ، كثيف و الوده و سياه به خورد مردم مي دند دلم مي خاد شما بفهمي بسيجي كه دفاع از جان و ناموس مردم مي كرد واقعا كيه و الان جاش كجاست ؟ دلم مي خاد وقتي از موسوي حرف مي زني و تكفيرش مي كني ياد خداي موسوي هم باشي كه اگر به خاطر تو در توي سياست كثيف اشتباه كرده باشي اون وقت .....

    پاسخ

    ... سبز عزيز منم ممنونم از دقتت. قسم مي خورم اين تفکرات شما دقيقا همون تفرکراتي بود که در اين دو سال در ذهن من هم جريان داشت و داره. هر دوي ما به يک نتيجه در تحليل تاريخ رسيديم اما از دو نگاه مختلف... مصداقهاي ما براي حوادث تاريخي با هم متفاوت هستند. گفتي :" دلم مي خاد وقتي از ... حرف مي زني و تكفيرش مي كني ياد خداي ... هم باشي كه اگر به خاطر تو در توي سياست كثيف اشتباه كرده باشي اون وقت ....." من هم دقيقا همين آرزو رو برات دارم وقتي که بزرگان انقلاب و عالمان حقيقي دين رو "حاکمان فاسد و سفاک" مي خوني!!!
    + جلبك سبز 

    پروردگار عالم اي مهربان ترين مهربانان تو رو به حق جلال و جبروتت قسم به من بنده ناچيزت بفهمان که هم نداي ما هم دختر بحريني هم هزاران سوري هم مردم مظلوم فلسطين همه بندگان تو بودند و هستند و خواهند بود اي پروردگار عزيز تو رو به بزرگيت سوگند به اين دوستان عزيز و پاک سرشت به شاهد عزيز به من و به همه بفهمان که دست يافتن که مفهوم عدالت ، بصيرت ، شجاعت و صداقت رو تفسير به راي نکنيم و جنايت رو هميشه جنايت بدونيم چه حذب بعث تو سوريه و بشار اسد باشه چه ال خليفه چه حذب با بصيرتان و عماريون و منحرفين و فتنه گران و ....

    خدايا به من جلبک سبز و شاهد عزيز و دوستانش زهر تلخ حقيقت رو بچشون تا از توهم شيرين در جايگاه حق نشستن که سر اغاز ديکتاتوري و جنايته خارج بشيم و بتونيم واقعيت رو اونجوري که هسات ببينيم تا حقيقت خواسته تو به لطف اين واقع بيني بر زمين و بشر حاکم بشه

    شاهد عزيز اميدورام اعتکاف شما پر مايه تر از هر سال باشه خيلي هم بد نيست در هنگام نيايش ياده چشمان ندا ، پهلوي شکسته هاله سينه شکافته کيانوش و مادر محسن روح الامين و همه اون بسيجياني که مظلومانه به نام دين کشته شدند باشيد

    ما رو هم دعا کن ما جلبک هاي سبز رو اگه هيچ وجه اشتراکي نمونده باشه بين ما و شما يک چيز مونده و اون اين که ما هم بندگان پروردگار شمائيم

    پاسخ

    ...سبز عزيز من لينکهايي رو که مي فرستي مي خونم ولي متاسفانه يا خوشبختانه دلايلي که در اونها مطرح ميشه به هيچ وجه برام قانع کننده و يا حتي قابل قبول نيستند . مطمئن باش هر وقت دليل قاطعي بر گفته هات به دستم برسه قبولشون مي کنم. ندا رو باور نمي کنم چون تنها آونهايي که نمي خوان چشمهاشون رو باز کنند هنوز به صحنه سازي قتلش توسط خود سبزها اذعان ندارند! روح الامين هرچند خلاف قانون عمل کرده بود اما برخورد غلط و نادرست با او صورت گرفت و عاملين هم به جزاشون رسيدند ديگه نمي دونم نظام چيکار بايد بکنه و ايا در دنيا ميشه کاري بجز برخورد قانوني با متخلفين انجام داد که با اونها انجام نشده؟ گفتيد بسيجياني که به نام دين کشته شدند ... واقعا اون آقايي که دم از سيد بودن خودش مي زد و رنگ مقدس سبز رو بازيچه ي خودش قرار داد و درمقابل با وقاحت تمام شهادت حضرت زهرا رو زير سوال برد و رقص در ستادهاي انتخاباتيش رو ناديده گرفت و ... به نام دين امثال شما رو به خيابون ها کشوند و بسيجيان مظلوم رو که براي دفاع از ناموس و امنيت کشورشون بي هيچ چشمداشتي جان در طببق اخلاص گذاشته بودند به شهادت رسوند. آيا واقعا همچين شخصي ارزش اين رو داره که مثل شمايي فکرتون رو درگير حمايتش کنيد؟در مورد سوريه... من تيرماه سال گذشته سوريه بودم. به چشم خودم عشق و علاقه ي مردم سوريه به بشار اسد رو ديدم. باورتون نميشه ولي مثل ماشين نويسي هايي که در ايام محرم در ايران رسم شده توي دمشق عکس بشار اسد رو روي شيشه عقب ماشين ها حک کرده بودند و شعر " والله کلنا معک" از دروديوار مغازه ها آويزون بود. پس نمي تونم باور کنم که اين عده مخالفي که آشوب ميکنند مردم سوريه باشند. من ديده هام رو با شنيده هاي بقيه عوض نمي کنم! دعا کنيد لياقت معتکف بودن رو داشته باشم و به ابروي آبرو داران بتونم براي عاقبت به خيري همه دعا کنم...
    + مهم نيست 

    مديران جبهه ها

    نويسنده حكايت : كشورشاهي، محمدكاظم
    فرستنده حكايت : كشورشاهي، محمدكاظم
    لينك مطلب:http://www.mgtsolution.com/olib/343289769.aspx

    متن حكايت

    شخصي به همراه چند تا از دوستانش بعلت تخصص و علمي كه داشتند براي عمليات به نقاط مختلف جبهه مي رفتند. فرمانده آنها شهيد جليل ساداتي بود. اين شخص هر چند علم بالايي داشت اما تنبل بود و در زماني كه تقسيم كار مي شد از زير تمام كارهاي خدماتي در مي رفت.

    تا اينكه يكبار دوستانش او را وادار كرده و لباس ها را در تشتي مي ريزند. آنها آب و پودر هم داخل آن اضافه مي كنند و به او مي گويند تا وقتي برگشتيم بايد اينها را شسته باشي. وقتي دوستانش از آنجا خارج مي شوند او هم گوشه اي مي خوابد تا اينكه فرمانده ساداتي صدا مي زند كه تشت را كارش دارم برام بيارين. او توجهي نمي كند. فرمانده به داخل چادر مي آيد و حرفش را تكرار مي كند. او خودش را به خواب مي زند تا اينكه واقعا به خواب مي رود.

    بعد از چند ساعت كه دوستانش مي آيند او را بيدار كرده و كلي از او تشكر مي كنند. او داستان را مي پرسد و آنها در جواب، از او بخاطر شستن لباس ها تشكر مي نمايند و حتي به خاطر مرتب كردن و جارو كردن چادر.

    او تازه متوجه داستان مي شود و به سراغ فرمانده مي رود. تا چشمش به شهيد جليل ساداتي مي افتد فرمانده به او مي گويد حق نداري تا من زنده هستم و شهيد نشدم در مورد اين داستان با كسي حرفي بزني.

    از آن تاريخ به بعد اين شخص نه تنها براي كارهاي خدماتي شانه خالي نمي كرد حتي استقبالم مي كرد.

    شرح حكايت

    خيلي از فرماندهان براي اينكه زور و قدرت خود را نشان دهند صداي خود را بالاتر مي بردند و يا...

    و يك نكته جالب ديگر اينكه جليل ساداتي در جواب تشكر اين شخص، به نحوي جواب مي دهد كه من براي تشكر تو اين كار را انجام ندادم.

    براي شادي روحش صلوات و افسوس براي نبودن چنين مديراني بينمان.

    پاسخ

    اللهم صل علي محمد و آل محمد...کجايند مردان بي ادعا....
    سلام.
    التماس دعاي شديد دارم. خيلي دوست داشتم منم برم اعتکاف ولي حيف که وسط امتحانامون افتاده.
    ما رو فراموش نکنين.
    يا علي...
    پاسخ

    دعا کنيد لياقت داشته باشم

    زيبا بود......

    التماس دعا دارم و منتظر حضورتون در  "همين" هستم...

    پاسخ

    محتاجيم به دعاي دوستان . چشم سر مي زنم