سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی انقلاب ما
[ و به کسى که از او مشکلى را پرسید فرمود : ] براى دانستن بپرس نه براى آزار دادن که نادان آموزنده همانند داناست و داناى برون از راه انصاف ، همانند نادان پر چون و چراست . [نهج البلاغه]

شاهد


ای جنگ چه شد که قهر کردی

در کــــــــام امــــام زهـر کردی

ای مرز میــان مــــرد و نامــرد

گر مـــرد رهی دوباره برگـــرد

 

این دوبیتی مرحوم آغاسی رو حتما تا حالا زیاد شنیدید. اما تا حالا شده که بهش فکر کنید. راستی چطوره که یه نفر آرزوی برگشتن دوباره‌ی جنگ رو می‌کنه؟ با اینکه همه می‌دونیم که تو جنگ حلوا خیرات نمی کنن ! جنگ یعنی خون ، یعنی مرگ ، یعنی بی‌خانمانی و آوارگی ، یعنی ...

ولی چطوره که با همه این‌ها بازم خیلی‌ها آرزوی برگشتن جنگ رو دارن؟ چطوره که این دوبیتی به دل می‏شینه ؟

من تا حالا فکر می‌کردم چون اون وقتها مردم مرگ رو با گوشت و پوستشون حس کرده ‌بودن و هر روز خبر شهادت چند نفر رو می شنیدن، همین باعث شده بود که به زندگی و دنیا دل‌ نبندن و مهربون باشن .

اما حالا چی؟ مگه الان هم مرگ و میر زیاد نیست؟ از صبح که از خونه خارج می شی چند تا تصادف می‌بینی که حداقل دو سه تاشون منجر به فوتن. در و دیوار شهر پر از آگهی فوته ـ اون هم آگهی فوت جوونهاـ فکر نمی‌کنم آمار مرگ خیلی تفاوتی کرده باشه . تازه اگه اون وقت فقط مردم چند منطقه این امر رو از نزدیک درک می‌کردن ، حالا همه جای کشور یکسانه.

پس چی شده؟ چی شده که مردم حتی تو مراسم ترحیم عزیزانشون هم با هم دعوا می کنن؟

ما که زمون جنگ بچه بودیم و جنگ برامون یه سایه ست و از بزرگترهامون شنیدیم که اون وقتها همه با هم مهربون بودن، به درد هم می‌رسیدن، با صفا بودن و هزارتا چیز خوب دیگه، حالا حق نداریم بپرسیم پس چرا همون آدما حالا دیگه مهربون نیستن؟ چرا همه قبول دارن که ؛ شهدا شرمنده‌ایم! اما کمتر پیدا می شن کسایی که در جهت عدم شرمندگی حرکت کنن؟

چی فرق کرده؟ یعنی حتماً باید یه نفر به کشورمون حمله کنه تا قدر آسایشمون رو بدونیم؟

 

دوست دارم یه نفر جواب من رو بده.



شاهد ::: یکشنبه 85/7/2::: ساعت 11:0 صبح


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 11
کل بازدید :767150
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : شاهد[596]
نویسندگان وبلاگ :
اون یکی شاهد (@)[14]


« زبانی دارم که مانند تیغ زهراگین است. با همین زبان از عظمت ملت خود که دارای مکارم بسیار است دفاع می کنم.»
 
 
 
>>لینک دوستان<<
لحظه های آبی
فصل انتظار
پیاده تا عرش
کلبه
بندیر
جبهه وبلاگی غدیر
جامانده
اس ام اس های مثبت
سلمان علی ع
یادداشت های شخصی محسن مقدس زاده
مهربان
سامع سوم
نی نی شاهد
گل آفتابگردون
پا توی کفش شهدا
دریای دل
میم.صاد
سیمرغ
دفاع مقدس
به وبلاگ بر بچون دزفیل(دزفول) خوش اومهِ
یک نفس عمیــــــــــق
طوبای محبت
مهربانی
خاکریز ولایت
هیئت فاطمیون شهرضا
یک جرعه آسمان
عشق نامه
تربت دل
غزه در فلسطین
آنتی التقاط
نگاهم برای تو
حاج آقا مسئلةٌ
حقیقت بهائیت
از این دست
خواهر خورشید
دیسون
نیروی امنیتی
پـــــــــلاک
دکتر علیرضا مخبردزفولی
ناصیران
منم سلام
هنر آشپزی
تمهید سبز
کِلکِ بی کلک
خاک
خاکریز مقاومت دزفول
رحمت خدا
ارمینه
تا اقیانوس(میثم خالدیان)
یاد شهدای اندیمشک
اهدنا الصراط المستقیم
شاعرانه(عبدالرحیم سعیدی راد)
از 57
موجی
ملامحمد علی جولای دزفولی
بانک اشعارعاشورایی(سعیدی راد)
حروف سیاسی
وسعت دل
بُنگروز(پرموز)
ناگهان ترین
سبوحا- حاج اقا جلیلی
کیستی ما(یامین پور)
خورشید عالم تاب
یادداشتهای یک خبر نگار
سراب طنز
مرکز عاشورا دزفول
چوب خدا
راه 57
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
مسجد حضرت ابوالفضل(ع) اهواز
بچه های مسجد نجفیه دزفول
فاتحان دز
حسین سنگری
الف دزفول
التیام ( شعرهای مستعان)
گروه فعالان مجازی نخیل
بسیجیان پایگاه شهید سیادت
یاد شهیدان و رزمندگان اندیمشک
لبیک یا امام
شهید روح ا...سوزنگر
یک طلبه
پاورقی
خاطراتی شیرین از یک زندگی مشترک
باشگاه خبرنگاران-ویژه نامه شهادت حضرا زهرا(س)
عطار نــــــــــــامه
زن،بصیرت،عفاف و حجاب
نرمافزار مدیریت اطلاعات شهدا(ایثار)
کلیـــــد
میثاق(مسجدامام حسن عسکری دزفول)
خاطرات شهدا
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<