تازگی ها دارم کتاب خاطرات مستر همفر رو میخونم. کتاب جالبیه حتما بخونیدش!
مستر همفر یه جاسوس انگلیسی بوده که مأموریت شناسایی مسلمونها و راههای ضربه زدن به کشورهای اسلامی رو داشته.
خیلی جالب و فکر برانگیزه وقتی می فهمی که محمد عبدالوهاب – رئیس فتنه وهابیت – چقدر ساده گول مستر همفر رو خورده و از یه طلبه جستجوگر تبدیل به کسی شده که با اکثر دستورات اسلام مخالف باشه و تازه ادعای پیامبری هم بکنه!!!
تا حالا فکر کردین که ممکنه نزدیکترین دوستتون جاسوس اجنبی باشه؟!!
مخصوصا برای ماها که تو دنیای مجازی رفت وآمد داریم و با کلی آدم که حتی مطمئن نیستیم که واقعا پسرن یا دختر ارتباط داریم این مسئله مهمتر می شه.
بچه ها ! خیلی باید حواسمون جمع باشه تو چت کردنهامون، تو آف گذاشتن هامون ، تو مطلب نوشتن هامون یا حتی تو درددلهامون یه وقت یه دشمن دوست نما اطلاعاتی رو ازمون نکشه که بعدها بر ضد نظام و انقلاب و اسلام و حتی خودمون ازش استفاده بشه...
به این عکس نگاه کنید...
فکر میکنید اینجوری تا چند سال دیگه به چشم انداز بیست ساله نظام میرسیم؟
اینکه تمام مردم یک جامعه تیاز به علم و دانش رو درک کنن و هر کس تا اونجایی که در توانشه به سمت اون پیش بره ، نعمتیه که دعا میکنم خدا به ملت ما ارزونیش کنه! وگرنه تا قیامت هم که چشم انداز بیست ساله رو تمدید کنیم بهش نمی رسیم که نمی رسیم...
عمری بجز بیهوده بودن سر ننکردیم
تقویمها گفتند و ما باور نکردیم
در خاک شد صد غنچه در فصل شکفتن
ما نیز جز خاکستری بر سر نکردیم
دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
لبیک گفتن را لبی هم تر نکردیم
حتی خیال نای اسماعیل خود را
همسایه با تصویری از خنجر نکردیم
بی دست و پاتر از دل خود کس ندیدیم
زانرو که رقصی با تن بی سر نکردیم
شاعر:استاد قیصر امین پور
اگه کسی با خوندن این شعرها بهش برخورد و حس کرد یه جاهایی دارم بهش طعنه میزنم ، اصلا انتظار عذرخواهی نداشته باشه . چون این حرفا درست وقتی از زبون من بیرون اومد که دلم حسابی آتیش گرفته بود. اون هم از طرف کسایی که بهشون امید بسته بودم. پس اگه کسی ناراحت میشه باید کمی تو کارهاش بیشتر فکر کنه چون حتما یه جایی دل یکی مثل من رو شکونده...
اتل متل بسیجی ...
ه
این بار به شکل یک دوست
میگفتن ایران اما
به جای تکبیر ، اونا
گریه کنون دیده بود
چ
یه شور تازه انداخت
ت
ا
( عقل کل) منظور همون شاهد علیه السلامه