آيا ميرحسين موسوي بي بصيرت بود که سه سال پيش گفت: آمده ام تا عقلانيت را جايگزين دروغ ورمالي و کف بيني کنم يا آنهايي که به منتقدان دولت رمال ها، بي مهابا تاختند؟ ميرحسين موسوي بي بصيرت بود يا آنهايي که امروز از تريبون هاي رسمي افتخار خود را دستگيري جن گيرها رمال ها و… مي دانند؟ وقتي امروز اسدالله بادامچيان از نا اطميناني اصول گرايان از تقلب در انتخابات آتي سخن به ميان مي آورد آيا ذره اي شرافت و صداقت در ميان بازجويان و قاضيان و پرونده سازاني که فرزندان صادق اين ملت را با ان همه شواهد و قرائني که وجود داشت به جرم بر ملا کردن اين تقلب خفت بار، آماج شکنجه، حبس، تجاوز و قتل قرار دادند، جوابي به پيشگاه ملت ايران مي توانند ارائه کنند؟

آري مرور همه آنچه که به عنوان مشتي از خروار مطرح شد نشان مي دهد که به راستي ميرحسين موسوي به درستي احساس خطر کرده بود وريشه هاي اصلي فساد وتبعيض وتخريب را به درستي تشخيص داده بود واين چنين بود که تا اعماق روح و جان ملت نفوذ کرد.

اين چنين است که همچنان که محمد نوري زاد در نامه هاي خود ذکر کرده بود مهندس مير حسين موسوي همچنان در دل ملت جا دارد و روز به روز بر محبت به او و حقانيت راه او افزوده مي شود.