• وبلاگ : شاهد
  • يادداشت : نامه اي به علي کوچولو
  • نظرات : 3 خصوصي ، 22 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بازمانده 

    شربتي از لب لعلش نچشيديم وبرفت ...

    نمي دونم تقدير چيه؟ از وقتي جلسه انس با امام زمان را تشكيل داده بود دلخوشيم اين بود كه هر وقت دلم ميگيره هر موقع به حد انفجار مي رسم يه سري به اون جلسه بزنمو سبك بشم. جلسه هاش به آدم بال پرواز ميداد. گويي فرشته نجاتي بود كه چند صباحي خدا اونو برامون فرستاد تا فيض ببريم ولي چه زود ما رو تنها گذاشت. چقدر زود جووناي عاشقي رو كه از با اوبودن لذت مي بردن بي ياروياور گذاشت.

    نمي دونم شايد نداي انا المهدي رو توي اون جمعه شب زمستوني شنيده بود كه اينجوري مست شد و با بهترين ياور زندگيش پر كشيد و رفت؟!

    علي جون خدا رو شاكر باش بخاطر چنين پدر و مادري ، همه اونا رو دوست داشتن ائمه اونا رو دوست دارن خدا هم اونا رو دوست داره و مطمئن باش خدا تو رو هم خيلي دوست داره و حتما كمكت ميكنه تا هميشه بهترين باشي همونطوريكه بابا و مامانت ميخواستن. انشاءا... خدا نگهدار