http://nurizad.info/?p=4605دادستان تهران نيک مي دانست: به ديدن آيت الله وحيد رفتن من، نه که جرم نيست، پسنديده نيزهست. با اين تفاوت که او مي دانست من به آيت الله وحيد گفته ام: مردم ما چه اندازه بايد هزينه کنند و آسيب ببينند تا براي شماعلما بقدر آن خلخال ربوده شده از پاي آن زن يهودي، گزنده و آشوبنده باشد؟ وبه ايشان گفتم: آيا سيره ي مردمداري پيامبر، و شيوه مملکت داري حضرت امير، تنها براي مدفون شدن در کتابهاي تاريخ است يا که نه، مي توان يهودي بود و برسر پيامبر خاکروبه ريخت و از او جز ادب نديد. يا با شکايت يک يهودي ديگر، علي را به محکمه ي خودش کشاند و پيروز از آن بيرون آمد؟