• وبلاگ : شاهد
  • يادداشت : اين قصه نيست
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سرزمين فرشتگان

    «بوي باروت» عطر سرمستي پرستوهاي زخمي است كه آسمان نگاهشان هميشه ارغواني است. به اين خانه كه مي?رسي? چون موسي دل به آتش بزن و پاهايت را به مهماني خارهاي بيابان ببر كه اين خانه? سجده?گاه آسماني?هاست.

    دلت را به گوشه چفيه گره بزن و در كنج حرمخانه اين خاك?ها با دل آواره?ات خلوت كن. اگر براي ديدن خودت دلتنگ شدي? سري به سرهاي بي?تن بزن و براي شنيدن توسل خشكيده بر لب هاي خاموش?? خودت را به گريه?هاي سنگر بسپار. اينجا كنعان دلدادگي است. اين سرزمين بوي پيراهن يوسف?هاي شهيد را براي روز مبادا در چشمان غم گرفته?اش به امانت نگه داشته است.

    از گوشه گوشه اين سرزمين? صداي «السلام عليك يا اباعبدالله» مي?آيد. اگر خوب نگاه كني علم?هاي شكسته را خواهي ديد? آن طرف?تر هم ابالفضلهاي تشنه را به نظاره خواهي نشست.

    تو براي تازه شدن به هواي پاكي پناه برده?اي كه در آن عطر شقايق?ها و اقاقي?هاي آسماني به هم آميخته است.

    اينجا سرزمين قلندر مرداني است كه تا آخر كوچه?هاي عرفان را با محبت زهرا رفته?اند. اينجا مرداني به طواف خدا رفته?اند كه هشت فصل را در آغوش خدا بوده?اند.

    ا