پيام
+
به چشم هاي نجيبت هبوط واجب شد ... مرا که ذکر طوافم غزل براي تو بود (شـــاهد)

*شاهد*
91/1/14
*«طلوع»*
غزل چه ذوقي ميكنه :دي
*شاهد*
:)))
غزل صداقت
پ چي؟:دي..غزل براي توئه ديگه :))
*شاهد*
غزل اينجا غزل اونجا غزل همه جا :دي
*«طلوع»*
*:دي*
غزل صداقت
دقيقا اين جمله *غزل اينجا غزل اونجا غزل همه جا* رو توي فيد تبسم همون فيد غزل خداحافظي نوشتم:دي(خرداد1390.رجوع شود به آرشيو.).تله پاتي شده يحتمل :))
*«طلوع»*
آنچه عيان است ، .............. نگي هم كاملا مشخصه :ديييييي
*شاهد*
يحتمل :) پاي غزل تو تله پاتي هم واشد :دي
غزل صداقت
:))
*«طلوع»*
:^)
*شاهد*
طلوع پ اين چي بود ديگه؟ ترجمه كن شكلكت رو :)
*شاهد*
الو!
غزل صداقت
همون لبخنده خودمونه فقط با دماغ:دي
*شاهد*
با دماغ؟ عجب لبخند ژكوندي بشه لبخند با دماغ :))
*شاهد*
:(
*شاهد*
.