پيام
+
روزي نويسنده جواني از جرج برنارد شاو پرسيد:«شما براي چي مي نويسيد استاد؟»
برنارد شاو جواب داد:«براي يک لقمه نان»نويسنده جوان برآشفت که:«متاسفم!برخلاف شما من براي فرهنگ مينويسم!»
وبرنارد شاو گفت:«عيبي نداره پسرم هر کدام از ما براي چيزي مينويسيم که نداريم!»
* کميل *
91/4/27

ذره بين زنده
نه از مهر و نه از کين مي نويسم... نه از کفر و نه از دين مي نويسم... دلم خون است، ميداني برادر؟... دلم خون است، از اين مينويسم... (قيصر امين پور)
*شاهد*
قيصر، خدا مثل تو بهمون بده
ميراب عطش
شبيه اين داستانک را براي يکي از شاهان ايراني و سردار رومي هم بيان کرده اند ..
*شاهد*
کلا هنر نزد ايرانيان است و بس!
*شاهد*
خدارو شکر خوشتون اومده