سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی انقلاب ما
ای آن که با رازگویی طولانی اش، همدم عارفان گشت و لباس دوستی اش را بر تن ترسیدگان پوشاند ! [امام سجّاد علیه السلام ـ در نیایشش ـ]

شاهد


این بار دلنوشته ای از یکی از دوستان رو که برام فرستاده  براتون گذاشتم...

من همیشه باران را دوست می دارم .نم نم باران می بارید.از قطار که پیاده می شدیم نسیمی خنک به استقبال ما آمده بود،نسیم بوی حرم می داد. انگار به نسیم گفته ای که برای استقبال زائرانت همیشه به ایستگاه بیاید. مسافرا ن خسته ای که بیش از یک شبانه روز در قطار بوده اندبه امید زیارت تو پیاده می شوند آمده اند با تو درد دل کنند،غم ها و غصه هایشان را برای تو باز گویند آمده اند تا دوباره متولد شوند شاید به واسطه ی تو بار گناهان خود راسبک کنند زیر نم نم باران که حالا دیگر باران شده بود به دنبال تاکسی می گشتیم بالاخره سوار شدیم و به محل اقامت خود رسیدیم همه سریع لباس عوض کردند و غسل زیارت به جای آوردند برای ادای نماز مغرب و عشا به نزدت آمدند و من ماندم و فرزند خردسالم تا به خود آمدم همه رفته بودند دلم شکست باز هم من آخری هستم .یاد شب قبل افتادم توی قطار و چه شب بدی بود نی نی من نمی خواست بخوابد چشم های قشنگش قصد بستن نداشت تمام سالن های قطار را تا صبح در رفت و آمد بودم یک گروه از بچه های انجمن دانشگاه آزاد هم توی قطار بودند تا صبح بیدار بودند اونا یک جور بیدار بودند من هم اینجوری  داخل کوپه که میشدم همه اش گریه می کرد دورش که می دادم آرام می گرفت.دختر برادرم سالهاست که مهمان توست برای استقبال ما به ایستگاه آمده بود ما را ندیده بود به اقامتگاه آمده بود گفت دخترت را به من بده و برو سریع لباس پوشیدم و به نزدت آمدم .باران نم نم بود ولی این بار بر روی سنگ فرش حرم تو بود که می بارید ماشینهای خشک کن حرمت سریع زمین را خشک کردند و قالیها پهن شد چگونه خودت بهتر می دانی ادای نماز زیر نم نم باران اشعه های نور افکن منظره ی زیبایی را به وجود آورده بود مردم زیر نم نم باران نماز می خواندند به راستی بسیار زیبا بود من آن شب را مدتهاست که فراموش نکرده ام نماز که تمام شد قالیها به سرعت باد جمع شدند در صحن های حرم تو راه می روم انگار پاهایم روی زمین نیست تمام خستگی های توی قطار از ذهنم پر می کشد در راه برگشت به زوج جوانی برخورد می کنم برای خواندن زیارت نامه توقف کرده اند ولی گریه امانشان نمی دهد انگار برای اولین بار است که آمده اند مشهدشاید زمین با اشک این زوج برای نماز صبح وضو بگیرد کسی چه می داند  همسفرانم را می بینم  ................ .....................................از حرم تا زائرسرا را با بچه ها با حالت دو آمدیم که جانمانیم وسایلمان را جمع کرده ایم و سوار ماشین شدیم که برویم ایستگاه می گویند از همه می گویند خداحافظی نکنید که باز هم به زیارتت بیاییم باران بند آمده بود قطار آرام آرام حرکت می کند و این بار اشکهای دختر برادرم بود که به همراه دو فرزندش شروع به باریدن  کرد برمی گردند تا ما نبینیم آخر مگر میشود ندید   .......... این باردختر برادرم باز هم مارا شرمنده خود کرده و با دسته گل زیبایی مارا بدرقه دیارمان کرد .فضای کوپه را بهار مریم فرا گرفته عطر خوشی که من همیشه دوستش می دارم ولی نسیم حرم تو ......................آنروز.شاید بوی مریم می داد که من با تمام وجود حس کردم یا علی بن موسی الرضا همدم غریبان باش...



شاهد ::: جمعه 86/9/2::: ساعت 6:29 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 126
بازدید دیروز: 73
کل بازدید :782207
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : شاهد[596]
نویسندگان وبلاگ :
اون یکی شاهد (@)[14]


« زبانی دارم که مانند تیغ زهراگین است. با همین زبان از عظمت ملت خود که دارای مکارم بسیار است دفاع می کنم.»
 
 
 
>>لینک دوستان<<
فصل انتظار
لحظه های آبی
پیاده تا عرش
کلبه
بندیر
جبهه وبلاگی غدیر
جامانده
اس ام اس های مثبت
سلمان علی ع
یادداشت های شخصی محسن مقدس زاده
مهربان
سامع سوم
نی نی شاهد
گل آفتابگردون
پا توی کفش شهدا
دریای دل
میم.صاد
سیمرغ
دفاع مقدس
به وبلاگ بر بچون دزفیل(دزفول) خوش اومهِ
یک نفس عمیــــــــــق
طوبای محبت
مهربانی
خاکریز ولایت
هیئت فاطمیون شهرضا
یک جرعه آسمان
عشق نامه
تربت دل
غزه در فلسطین
آنتی التقاط
نگاهم برای تو
حاج آقا مسئلةٌ
حقیقت بهائیت
از این دست
خواهر خورشید
دیسون
نیروی امنیتی
پـــــــــلاک
دکتر علیرضا مخبردزفولی
ناصیران
منم سلام
هنر آشپزی
تمهید سبز
کِلکِ بی کلک
خاک
خاکریز مقاومت دزفول
رحمت خدا
ارمینه
تا اقیانوس(میثم خالدیان)
یاد شهدای اندیمشک
اهدنا الصراط المستقیم
شاعرانه(عبدالرحیم سعیدی راد)
از 57
موجی
ملامحمد علی جولای دزفولی
بانک اشعارعاشورایی(سعیدی راد)
حروف سیاسی
وسعت دل
بُنگروز(پرموز)
ناگهان ترین
سبوحا- حاج اقا جلیلی
کیستی ما(یامین پور)
خورشید عالم تاب
یادداشتهای یک خبر نگار
سراب طنز
مرکز عاشورا دزفول
چوب خدا
راه 57
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
مسجد حضرت ابوالفضل(ع) اهواز
بچه های مسجد نجفیه دزفول
فاتحان دز
حسین سنگری
الف دزفول
التیام ( شعرهای مستعان)
گروه فعالان مجازی نخیل
بسیجیان پایگاه شهید سیادت
یاد شهیدان و رزمندگان اندیمشک
لبیک یا امام
شهید روح ا...سوزنگر
یک طلبه
پاورقی
خاطراتی شیرین از یک زندگی مشترک
باشگاه خبرنگاران-ویژه نامه شهادت حضرا زهرا(س)
عطار نــــــــــــامه
زن،بصیرت،عفاف و حجاب
نرمافزار مدیریت اطلاعات شهدا(ایثار)
کلیـــــد
میثاق(مسجدامام حسن عسکری دزفول)
خاطرات شهدا
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<