نفت. طلای سیاه
.بیشتر جنگهای زمان ما به خاطر همین مایعه، همین مایع سیاه رنگ و بد بو!
یه مایع که مثل همه چیزهایی که سخت به دست میان ،گرونه .
خدا رو شکرکشور ما پر از نفته.و خوزستان بیشتر از بقیه جاها. اما...
تو تموم سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب چنان بیعدالتی و بیمروتیای در حق این استان صورت گرفته که هر کی یه کم منصف باشه و به خودش زحمت فکر کردن بده ، شرمنده مردم این خطه میشه.
مردمی که تو پیروزی انقلاب نقش اساسی داشتن. مردمی که خط اول دفاع مقدس بودن. مردمی که با بدنهاشون جلوی تانکهای دشمن صف کشیدن. مردمی که تا آخر جنگ موشک های بزرگ دشمن رو تو خونههای کوچیکشون تحمل می کردن...
و حالا واقعا بیانصافیه که میون این مردم بیکاری بیداد میکنه. واقعا بیانصافیه که مهندسای شرکت نفت برای راحتی خودشون از کنار یه روستا جاده بکشن و هر روز با ماشینهای مدل بالای دولتی رفت و آمد بکنن و و یه لحظهام با خودشون فکر نکنن ، این نگاه معصومانه که پسرک روستایی به ماشینشون میندازه حقی داره. اون پسر هم حق داره از این همه نفتی که خدا نزدیک خونهاش گذاشته سهمی برای خودش داشته باشه.
اون پسر هم حق داره با خودش فکر کنه که از بچه اون آقا مهندس چی کم داره که باید حسرت یه لباس نو تو دلش بمونه.باید فکر کنه که چرا باباش بیکاره و خوابگاه های شرکت نفت پره از آدمایی که از شهرای دیگه اومدن و اونجا کار میکنن.
اون پسر حق داره با خودش فکر کنه ،آقای رئیس جمهور- همون که اسمش توی برگه رأی باباش نوشته شده بود. همونکه خودش انتخابش کرده بود ـ چرا به استانش سفر نمیکنه ؟؟؟؟؟؟؟
یه وقت فکر نکنید من ضد انقلابم ، نه اتفاقا فقط چون عاشق انقلاب و رهبرم هستم اینا رو گفتم. آخه نمیخوام یه از خدا بیخبر خدای نکرده تو ذهن اون پسر فرو کنه که هر چی بدبختی داری از این انقلابه و بدکاریه چند تا مسئول رو به پای انقلاب بذاره. که اون وقت هممون پیش خون شهدا مسئولیم....