قبل نوشت:دوست دارم خیلی از مسئولین فرهنگی یه جوری از کار برکنار بشن و راه برای ورود جوونهای پاک باز بشه تا یادشون بیارن انقلابی و خدایی کار کردن چه مدلیه! واقعا جای تأسفه که اینها خودشون روزی انقلابی دوآتیشه بودن و اما امون از روزمرگی...
منبع تابناک
دزفول، شهری است که نیاز به معرفی ندارد. شهری که پایتخت مقاومت ایران لقب گرفت.
دزفولیها طی 8 سال و در زیر موشکبارانهای شدید عراق، شهر را ترک نکردند و در طی 2700 روز مقاومت 2600 شهید تقدیم انقلاب و اسلام کردند. مردمی که زخم 176 موشک 6،9 و 12 متری را هنوز به یادگار میکشند، که گاه در کوچه های 3 و 6 متری فرو مینشست و بیش از 80 تابوت را در یک روز بر شانههای شهر شناور میکرد. بماند بیش از 2500 گلوله توپ و300 راکتی که گاه و بیگاه مردم را بیشتر با واژه شهیدو شهادت آشنا میکرد.
مردمی که همیشه آشنای شهدا بودهاند و همیشه مرام و معرفت و ارادت خود را به شهدا اثبات کردهاند و این امر را میتوان از حضور گسترده و پرشور مردم در گلزارهای شهدای شهیدآباد و بهشت علی، چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از آن مشاهده کرد.
و اما بعد ... سال 80 بود که پیکر 8 شهید گمنام دفاع مقدس مهمان شهرستان دزفول شدند که خاطره آن تشییع جنازه تاریخی و استقبال مردم شهیدپرور دزفول از این گمنامهای آشنا هیچگاه از خاطر شهروندان دزفولی نمی رود.
اما تنها نکته بحث برانگیز محل دفن این شهدا بود که بر خلاف سایرشهرها، در مکانی دور از ورودیهای اصلی شهر و حتی دور از میادین و گذرگاههای اصلی شهر انتخاب شده بود. محلی که در کنار ساختمان در حال احداثی بود به نام «مرکز فرهنگی دفاع مقدس»یا به زبان عامه مردم «موزه شهدا».
در همان برهه از زمان اعتراضات زیادی از طرف مردم در ارتباط با محل دفن این شهدا که در آن روز یک قسمت از فضای سبز چمن کاری شده بود ،صورت گرفت که مردم با وعده اینکه این محل در آینده و پس از تکمیل موزه رونق میگیرد، دندان بر روی جگر گذاشتند.
تا مدتهای زیادی برای این مزارهای بی نشان هیچ گونه اقدامی صورت نگرفت و دقیقا شبیه بقیع بر روی هر مزار یک سنگ معمولی قرار گرفت که فضای خاک آلوده و سوت و کور و بدون روشنایی حتی یک چراغ آنجا تصویر بقیع را برای مردم زنده میکرد و تا مدتها این تشبیه بر سر زبانها بود.
از همان روز اول متولی رسیدگی به این شهدا (بنیادشهید) هیچکاری در خصوص خدمترسانی انجام نداده و حتی مراسمات سوم، هفتم و اربعین این شهدای والامقام به صورت خودجوش و توسط هیاتهای مذهبی شهرستان دزفول برگزار گردید.
به دلیل عدم رسیدگی بنیاد شهید و سایر ارگانها، مردم شهیدپرور و شهیدآشنای دزفول خود متولی رسیدگی به امور این مزارها شدند. پذیرایی مردم از شهدا بی نظیربود. عصرهای پنجشنبه این مزارها پر میشد از زائرین و خانوادههای شهدایی که خرما و شیرینی و انواع تدارکات پذیرایی را از زائران این گمنامان آشنا فراهم میکردند.
نکته قابل توجه اینکه چندین سال طول کشید تا ساختمان بارگاه این شهدای عزیز تکمیل شد، که در این مدت وضعیت قبور شهدا به چه صورتی بود ، خدا می داند و زمانی هم که سنگ مزارها نصب شد ، این سنگ ها به اشتباه در محل دیگری غیر از محل دقیق دفن قرار گرفت.
پس از تکمیل بارگاه، عدم رسیدگی به این منطقه از نظر نظافت، محوطه سازی و نیز عدم روشنایی این منطقه و عدم وجود امکاناتی همچون آبسردکن، سرویس¬های بهداشتی و . . . باعث شد که این مکان ، مکان مناسبی برای زائرین نبوده و پس از غروب آفتاب دیگر قابل استفاده نباشد.
بارها و بارها میشد دید که بارگاه شهدا، تبدیل به محل بازی فوتبال برای نوجوانان و جوانان و یا محل چرای دام گردیده است و نیز عدم وجود نگهبان در این منطقه و نیز تاریکی مطلق آن، باعث حضور معتادان و نیز افرادی!!! میشد که گاه خانوادهها از ترس حضور آنان فقط از دور فاتحه ای خوانده و وارد محوطه نمی شدند.
با پیگیریهای بعملآمده توسط برخی از اعضای بسیج و جلسات پس از سالها یک چراغ در زیر بارگاه روشن گردید که تا حدودی اوضاع دردناک بقیع دزفول را بهتر کرد و از وضع بسیار فجیع قبل خارج ساخت.
مرکز فرهنگی دفاع مقدس (موزه شهدا) تکمیل نسبی شد، اما هیچگونه اقدامی جهت بهبود وضعیت محوطه بارگاه صورت نگرفت و تازه دوباره این مرکز اقدام به گودبرداریهایی در اطراف این بارگاه نموده است که وضعیت این بارگاه اکنون به حالت بسیار اسفباری در آمده است.
همان تک چراغ بقیع دزفول دوباره خاموش شده است و این بارگاه بی شمع و چراغ شهدای گمنام، همچون بقیع بدون زائر و سوت و کور شاهد این بیتفاوتی مسئولین است و شاهد این امر عکس تهیه شده با حساسیت 1600 است که باز در آن جز تاریکی چیزی نیست.
این بی تفاوتی به بارگاه شهداء در دزفول که اسوه ایثار و مقاومت و شهید پروری است برای مردم ولایت مدار و شهیدپرور دزفول بسیار سنگین و ناراحت کننده است.
این در صورتی است که، بارگاه شهدای شهرهای اطراف، اولاً در شلوغترین ورودیهای شهر قرار دارد و یکی از بهترین اماکن زیارتی و همچنین محل امن برای استقرار و استراحت و آسایش مسافران نوروزی و راهیان نور است.
بنیادشهید و امورایثارگران دزفول چه پاسخی در رابطه با این سهل انگاری و بی حرمتی به شهدا دارد و چرا در رسیدگی به این محل عزیز و با عظمت اینچنین بی تفاوت عمل میکند و چرا تا کنون پس از گذشت 10 سال وضعیت بقیع دزفول تغییری نکرده است؟
این سوالی است که تمامی مردم شهیدپرور دزفول از مسئولین دست اندرکار پایتخت مقاومت ایران دارند.
شما نیز پس از زیارت تصاویر این قبور مطهر از راه دور فاتحه و صلواتی را نثار این گمنامان دوباره گمنام شده نثار فرمایید.