باران گرفت ....
مردم چشم های من
چتر را نمی شناسند.
آشفته تر از تو ،
گیسوان احساسم
طوفان را لمس می کنند
دختر پاییزم
تابستان مرا دزدید ....
تقدیس نامت
نماز حرف های من است
و رویای دست هایت
تیمم شاه بیت شعرم
من - همشهری مردم چشم هایت -
خالی ترین طواف دلم را
گرد نام تو می چرخم
و خوب یادم هست
طنین غصه ی باران
تقصیرِ
دلم بود
(شعر از شاهد)