پاره می کنم تمام شعرهای عاشقانه را
تمام آنچه را که یادگار توست
آتش شومینه را زیاد میکنم
یکی یکی تمام عکس های توی ذهن را
عین فیلم ها
دود میدهم
و ناگهان
اشک روی دستهای من که چکه میکند
یاد دستهای تو که میکنم
تازه شیرفهم میشوم
که ول معطلم
تو
تمام بودن منی....