تاکید مقام معظم رهبری بر روی مسئله پیشرفت علمی کشور و گسترش نهضت نرم افزاری انگیزه ای شد تا نگاهی داشته باشم به علل ناکارامدی برنامه های علمی کشور تا کنون.
1- خیلی از شما دانشجو بوده و یا هستید . داستان بی پایان پروژه های دانشجویی داستانی ست که حتما کم و بیش معرف حضور هست، پروژه هایی که هم استاد و هم دانشجو می دانند که در اکثر موارد انجامش به دست شرکتهای مختلف کامپیوتری و کافی نتها و مراکز تحقیقاتی ست و دانشجو فقط پرداخت کننده هزینه آن است.
کار تا جایی پیش رفته که حتی تزهای پایانی نیز در مواردی کپی برداری می شوند.
از شیطنتهای دانشجویی شاید بتوان گذر کرد اما از پیشنهاد استاد مبنی بر اینکه " فلان پروژه را از فلان دانشگاه گیر بیاور ، من نمره اش را می دهم" ! به راحتی نمی توان چشم پوشی کرد. آیا دانشجو با دیدن چنین صحنه ای انگیزه ای برای تحمل سختی های راه تحقیق و پژوهش خواهد داشت؟
از دید این حقیر نخواستن تحقیق از دانشجو شاید بسیار بهتر از قبول کردن تحقیقاتی باشد که هر بچه ای هم می داند کار خود او نیست. ایجاد روحیه راحت طلبی و حس اینکه با پول می توان همه چیز حتی نمره را به دست آورد بدترین و متاسفانه پرنمودترین نتیجه ایست که ما تاکنون از تحقیقات دانشجویی به دست اورده ایم!
2- نبود نظارت جدی بر عملکرد اساتید دانشگاهی عاملی شده تا اساتید با سطح علمی پایین به کار گرفته شوند. البته منظورم از سطح علمی پایین مدرک پایین نیست بلکه قدرت درک و نیز توانایی بیان و اموزش بالاست.
مدرک گرایی مفرط در جامعه ما کار را به جایی رسانده که هر شخص به صرف داشتن مدرک می تواند در دانشگاه ما تدریس نماید غافل از آنکه قدرت تعلیم چیزی ست که هر کسی دارای آن نیست!
3- متاسفانه تکیه بر نمره امتحان علاوه بر به گند کشاندن سطح آموزشی کشور در دوره های تحصیل در مدرسه دانشگاه را نیز تحت تاثیر گذاشته. حجم بالای دروس دانشگاهی بخصوص در مقطع کارشناسی که اغلب آنها نیز بی کاربرد و یا کم کاربرد می باشند ، و نیز بالا بودن هزینه های تحصیل فرصت اشتغال به کارهای تحقیقی خارج از چارچوب درس را از دانشجو گرفته و همین است که اغلب فعالین بخش پژوهش موفقیت چندانی در پاس کردن دروس خود ندارند. و دانشجو بر سر دو راهیست که تحقیق را برگزیند و یا گذراندن دروس در موعد مقرر را!
البته پر واضح است که موارد و علل قابل بحث در این موضوع بسیارند و قلم من ...