خودم فدای بودن دلت؛
چه خوب عاشقی شدی!
کنار تو
پابرهنه مثل خاطرات کودکی
قدم زدن میان رودخانه را شروع می کنم.
و خوب خوب خوب
خیس می شوم.
و تو نگاه می شوی.
و تو غرور می شوی.
و قطره قطره روی حرف های من
نزول می کنی.
نفس نفس
برای با تو بودنم چه تند می دوم
و تندتر
شتاب لحظه ی حسود رفتن است.
که زود می رسد...