آهاي اي خود شاهد!
ببين انقدر اذيتش کردي که خودش عکس نگرفته!
دست از سرش بردار!
اين شاهد ما اونموقعا شاهدي بود واسه خودش!
الانم اگه تو بذاريش خوب خودشو نشون ميده
يا من عمدا نرفتم استقبال.....يا شهدا عمدا مرا نپذيرفتند.....
نميدونم ولي هرچي بود من قهر بودم...........
سلام .
دوباره سلام. فقط جهت يادآوري براي ارسال گزارش انجمن شعر به سايت آقا اين کامنت رو مي ذارم.
تا سرت شلوغ نشده يالا!!
عمومي اش هم کردم که يادت بمونه!!!!
سلام برسون
سلام.
شهدامون بي خداحافظي رفتند....( يعني من نديدم رفتنشون رو و اعلام هم نکردند...)
شهدا"مون"؟؟؟؟؟!!!!!! (چه خودموني ميشم نه؟)
ديروز صبح مهموني شهدا بود. رفتم سر مزار دايي ولي خجالت کشيدم. حسابي معذرت خواهي کردم که از مهموني کشوندمش اينورتر.
گرد و غبار گناهانمون ما رو نه تنها با شهدا که با خودمون هم غريبه کرده.
نمي دونم کي مي فهميم؟ و نمي دونم کي خدا کمکمون ميکنه که بفهميم؟
خداااااااااااا !!!!
دارم خفه ميشم ازينهمه غبار......
نجاتم بده.
حالا خودم را نمي شناسم .... حالا از خودم مي ترسم .... حالا چقدر با خودم غريبه شده ام...
سلام چه زيبا ساده و صادقانه