...اینک سفارش مرا در حق بازرگانان و پیشهوران بپذیر و درباره آنها به کارگزارانتنیکو سفارش کن.خواه آنها که بر یک جاى مقیماند و خواه آنها که با سرمایه خویشاین سو و آن سو سفر کنند و با دسترنجخود زندگى نمایند.زیرا این گروه،خود مایههاى منافعاند و اسباب رفاه و آسودگى و به دست آورندگان آن از راههاى دشوارو دور و خشکى و دریا و دشتها و کوهساران و جایهایى که مردم در آن جایها گردنیایند و جرئت رفتن به آن جایها ننمایند.ادامه مطلب...
دهمین انتخابات ریاست جمهوری هم به پایان رسید . مردم سنگ تموم گذاشتن و حالا این رئیس منتخبه که باید قدر آراء مردم رو بدونه. بهترین مطلبی که برای این شرایط مفید دیم نامه مولا علی (ع) به مالک اشتره. نامه ای که مبانی یک حکومت اسلامی رو به همه نشون می ده:
توضیح سید رضی مولف نهج البلاغه: “این فرمان را براى مالک اشتر نخعى نوشت،هنگامى که او را امارت مصر و توابع آن داد.در آنهنگام که کار بر محمد بن ابى بکر آشفته شده بود.این فرمان درازترین فرمانهاست و از دیگرنامههاى او محاسن بیشترى در بردارد.”
متن نامه: “به نام خداوند بخشاینده مهربان این فرمانى است از بنده خدا،على امیر المؤمنین،به مالک بن الحارث الاشتر.درپیمانى که با او مىنهد،هنگامى که او را فرمانروایى مصر داد تا خراج آنجا را گرد آوردو با دشمنانش پیکار کند و کار مردمش را به صلاح آورد و شهرهایش را آباد سازد.ادامه مطلب...
تبلیغات ممنوع!
قرار است امروز را به آرامش بگذرانیم و فردا، پای صندوق های رأی، حماسه بیافرینیم...
قرار است امروز را تفکر کنیم، به آنچه تا به حال دیده ایم و شنیده ایم...
فردا پیروز میدان آنانی هستند که آگاهانه برگه ی رأیشان را قلم میزنند...
نتیجه هر چه که باشد فقط برای چهار سال بیشتر نیست . اما رأی من و تو تا قیامت باقیست. و آن روز باید پاسخگوی انتخابمان باشیم...
فردا با دستهای وضو گرفته مان نام شخصی را در پرونده اعمالمان ثبت می کنیم که خدا از او راضی باشد ...
ای چشمه نور انشعاباتت کو
ای خانه ات آباد خراباتت کو
در شهر نشانه ای ز تبلیغ تو نیست
ای عشق ستاد انتخاباتت کو
اللهم عجل لولیک الفرج...
یک دلیل برای رای ندادن به احمدی نژاد:
طبق قانون طول دوره ریاست جمهوری در ایران حداکثر 8 سال می باشد و از آنجایی که احمدی نژاد در چهار سال اول ریاست جمهوری خودش به اندازه 8 سال و شاید هم بیشتر در کشور کار کرده لذا مجاز به ادامه فعالیت نمی باشد!!
دوستی می گفت من تو انتخابات شرکت نمی کنم چون اینا همه ش ادااطواره!
خب اینم جوابش:
شما داری تو این کشور زندگی می کنی و مطئنم مشکلاتت از خیلی از آدمهای دیگه کمتره. مطمئنم لااقل محتاج نون شبت نیستی ! و مطمئنم وقتی چشمات رو ببندی و بی غرض به وضع کشورت از گذشته تا حالا فکر کنی می فهمی که اصلا هم ادا و اطوار نیست!
خیلی راحت می تونی به بزرگی ها و افتخاراتی که توی همین ایران و با همین مسئولین به دست اومده پی ببری.
هر چند هر کدوم از مسئولین پیشین بالاخره اشکالاتی توی عملکردشون داشتن ، اما طبق اعتقادشون عمل کردن و این ما بودیم که با رایی که به اونها دادیم در واقع اجازه عمل کردن به اعتقاداتشون رو بهشون دادیم . در واقع یکی از مسائلی که باید به خاطرش خدا رو شکر کنیم اینه که الحمدلله هنوز چیزی به اسم دروغ انتخاباتی و تبلیعاتی وارد عرصه انتخابات ما (حداقل در سطح ریاست جمهوری ) نشده و تا حالا هر کدوم از رئیس جمهورهای دوره های گذشته دقیقا طبق گفته های دوران تبلیغشون عمل کردن. حالا اینکه اون گفته چقدر به سود کشور و مردم ایران بوده بماند ! پس با توجه به این نکته خیلی راحت می تونیم نقش مردم رو در تعیین آینده کشور متوجه بشیم چون این مردم هستن که باید صحبتها و رفتار کاندیدا ها رو در حین تبلیغات جدی بگیرن و بدونن که حرف های کدومشون به نفع کشوره!
کسی که رای نمی ده به این نتیجه رسیده که خودش ارزش نظر دادن نداره! خودش رو به عنوان یک صاحب رای قبول نداره چون حتی اگه اعتقادات افراد کاندید مورد قبولش نباشند می تونه با دادن رای سفید این رو اعلام کنه که من خودم رو صاحب رای می دونم ولی اونها رو لایق نمی دونم!
چند روز پیش تهران بودم . تغییرات زیادی کرده بود یکیش تو نوع تبلیغات بود . ماشالله انقدر که دنبال اصلاح الگوی مصرف سر از پا نمیشناسیم ! تبلیغات اجناس کاملاً مصرفی مثل عطر و ادکلن و سس مایونز و اینجور چیزا دیگه حتی توی بیلد بوردها هم جانمیشن و قلپی افتادن بیرون! یعنی اگه بخوام درست تر توصیف کنم میشه اینجوری گفت که هر کدوم از شرکت ها یه ماکت بزرگ از محصولشون رو درست کردن و به صورت حجمی روی تابلوی تبلیغاتیشون زدن که یه وقت یه چشم کم سویی نباشه که از دیدن اون محروم بشه!
الغرض یکی از این تبلیغات پست مدرن ! یه گوشی گنده ی نوکیا بود که وقتی آدم از زیرش رد می شد باید تمام پیغمبرای بنی اسرائیل رو صدا می کرد و بهشون متوسل می شد که نکنه بیافته رو سرش و فاتحه!
در کنار این برج تبلیغاتی برادران صهیون پلاکارد کوچیک مراسم دادستانهای کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطین قرار داشت که البته به یمن سایه ی همون نوکیای عزیز از گزند آفتاب تهران در امان مونده بود!
انصافاً تا وقتی تو تهرانی که بعضیا اصرار دارن بهش بگن ام القرای جهان اسلام اینجوری محصولات حامی اسرائیل تبلیغ میشن، می شه به رهایی فلسطین امیدوار بود؟
پ ن: خیلی دوست داشتم عکس هم ضمیمه متنم بکنم ولی به دلیل اینکه گوشیم به دلیل چای خوردگی و جلوگیری از سوزش خاموش بود نتونستم . البته بگم گوشیم نوکیا نیست ها!
رحلت عالم ربانی و عارف واصل حضرت آیت الله عظمی محمد تقی بهجت تسلیت باد
آدمهای خوب هر وقت که بروند ، زود است....
من رأی می دهم چون هستم. و در پاسخ آنان که ناآگاهانه سخن از عدم حضور می زنند می گویم: هر کس رأی ندهد حق اعتراض و انتقاد و حتی تشویق و تحسین ندارد. می توان گفت همانگونه که بیگانگان حق اظهار نظر در مسائل کشور ما را ندارند شخصی که رأی نمی دهد هم چون در انتخاب مسیر دخالت نداشته در ادامه اش نیز بدون حق می باشد!
رئیس جمهور منتخب من باید به فکر من باشد. به فکر تمام مردمی که او را وکیل خود نموده اند . آری در حکومت اسلامی چیزی به نام ریاست وجود ندارد و این انتخاب ها و انتصاب ها در واقع تنها دادن یک حق وکالت است. انتخاب من شخصی است خاکی! کسی که خود را خادم مردم می داند و به این گفته افتخار می کند. کسی که وام دار مردم مستضعف و محروم ایران است نه سردمداران بالاشهر نشین این حزب و آن گروه!
به راستی آیا می توان به شخصی که حتی پیش از آغاز رسمی تبلیغات انتخاباتی در حال باج دهی به افراد و گروه هاست اعتماد کرد؟ آیا می توان از او خواست که در صورت رسیدن به پست و مقام رفقای حزبی خود را و قولهایی را که به آنان داده ، فراموش کند و سرمایه های مملکت را بی کم و کاست برای ارتقای مناطق محروم کشور هزینه کند؟ و اگر بر فرض محال چنین کند آیا حزبش او را به استعفا ! مجبور نخواهند کرد؟؟؟
رأی من کسی ست که برای رسیدگی به مشکلات مردم در دورترین نقاط کشور مسامحه نمی کند و سفرهای خود را با فصل تنظیم نمی نماید ! کسی ست که نه برفهای مناطق کوهستانی و نه گرمای کویر او را از رسیدگی به مردم باز نمی دارد.
رأی من کسی ست که به بی بضاعت ترین افراد جامعه مان امید صاحب خانه شدن می دهد و در هیاهوی جوسازی معرکه گیران برق شادی را در چشمان پدری پیر می افکند که بعد از مرگم فرزندانم بی خانه نمی مانند!
رأی من کسی ست که نه جشنهای روزهای اول انتخاب و نه تکاپوی تبلیغاتی رقبا در پایان دوره او را لحظه ای از خدمت باز نداشت...
عجب بویی
کجا آتش گرفته
گمانم آیه ی از آیه های پاک قرآن بود
ولی نه، بیش از اینها بود
شنیدم حضرت آدم به نام او قسم می خورد
و نامش اسم اعظم بود
شبی مریم به یمن پاکی نامش عیسی زاد
و ابراهیم نامش را شفیع خویش و آتش ساخت
عجب بویی ...
عجب صبری
همان بازوی خیبر گش کنون در بند بندی سست
همان نایی که نفرینش
جهان را زیر و رو می کرد
کنون آرام ، پشت در....
عجب بویی...
عجب پهلو
عجب رویی
عجب بویی ...
نه این آتش نه از روغن نه از کبریت و از سنگ است
این جهل است
کمی از دست شیطان است
و هرمی از همین آتش
روزی خیمه می سوزد...
عرض ارادتی از : شاهد