امشب شهادت مولامون آقا امام رضا علیه السلامه . ستاره ای از آسمان امامت که خورشید کشور ما شد...
همیشه با خودم فکر میکنم چه خوب شد که مأمون ایرانی نبود! وگرنه چطور رو مون می شد بریم زیارت؟ چطور رومون می شد از آقا حاجت بخوایم ؟
ما ایرانی ها تا دنیا دنیاست به خودمون می بالیم ، به خاطر استقبال پدرانمون از خورشید هشتم و به خاطر بدرقه ی پر گلی که مادرانمان از ایشون به عمل آوردن...
خدا کنه آقا هم از اینکه بین ماست خوشحال باشه...
دلم نمیاد بگم غریب الغربا... آخه ما بیشتر از همه نیاکارن پارسی زبانمون به ایشون ارادت داریم . غریب الغربا مادرشون فاطمه ست .... غریب الغربا ائمه ی بقیعن که این دنیای مصلحت اندیش ما چارتا ایرانی زائر رو هم سرزنش می کنن که چرا کنار دیوار بقیع زیارت عاشورا می خونید.....
تو که هر شب می بینی صد تا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت...
آقا جون ای کاش یکی از این زائرات بودم...
دست بردارید از سرم
ای حرف های ناگزیر
ای تمام دوستی های قدیم
خاطرات بی ریای بچگی
من به دنبال فضایی مبهمم
یک فضای دور دور
دورتر از هر چه بود و هر چه نیست
من به دنبال اتاقی بی خودم
من خودم را می فروشم ، می خرید؟
آسمان ابری و بی باران
زمین یک دشت بی حاصل
و این اوضاع بی سامان...
دلم تنگ است...
O Muslim don"t be happy that Bush"s government is over, and now we are free., So Don"t think like this because the new SHETAAN(more than Bush) is on our Head.
LOOK DOWN n Think.
Oh Muslims don"t think we are free until we fulfill what Prophet Muhammed(PBUH) taught us.
I.e Unite under the true Islam..
Until this no one leave us free. Peace does not come from anyone except Allah. But the above is the condition he has given to us. So try your best to achieve this.
Do not expect from Obama neither anyone else.
It"s just one condition brother we have to fulfill.
Shame on us.
مسلمانان، از اینکه دولت بوش به پایان رسید و ما آزاد شدیم ، خوشحال نباشید. زیرا شیطان جدیدی ( بسیار بزرگتر از بوش ) بر سر ما سایه افکنده.
مسلمانان ، مطمئن باشید تا زمانی که ما آنچه را که محد ( صلی الله علیه و آله ) به ما تکلیف کرده انجام ندهیم به آزادی نخواهیم رسید.
تا زمانی که ما در زیر سایه ی اسلام واقعی جمع نشویم ، هیچ کدام از ما ازاد نخواهیم زیست...
آرامش از سوی هیچ کس به جز الله نخواهد آمد.
و این شرایط از سوی او برای ما رقم خواهد خورد. بنابراین بیشترین تلاش خود را برای دستیابی به آن به کار بگیرید. آرامش و آزادی از سوی اوباما یا هیچ کس دیگر برای ما حاصل نخواهد شد.
تنها در صورتی که ما برادری را کامل کنیم آرامش نصیب ما خواهد شد.
شرم بر ما...
اتل متل، رسیدن
اون صورتای کبود،
آخ! بمیرم، پس چرا
رقیه توشون نبود؟
چند شب پیش که بابا
مهمون دامنش شد
گمون کنم همون شب
وقت پریدنش شد...
زخم پاهای دختر ،
خوب نمی شه محاله
مگه چقدر جون داره
یه دختر سه ساله؟
درد کمر امون و
از دخترک می برید
یهو از حال می رفت و
دوباره زود می پرید
می خواس بابا نفهمه
حالش خیلی خرابه
میگفت: ببخشید بابا
خسته م چشام میخوابه!
گمون کنم وقتی که
بابا چشاش و دیدش
دیگه تحمل نداشت
برای خود خریدش
چه لحظه هایی داشتن
دخترک و بابا جون
با هم دیگه پریدن
خوش به حال دوتاشون...
حالا تو دشت بلا
هر گوشه ای تعزیه ست
هر گوشه ای یه نفسِ
راضیهً مرضیه ست
این گوشه مادری که
میگه فدات شم پسر
همین جا جون سپردی
عزیز دل، گل پسر!
اون گوشه تازه عروس
مجنون دامادشه
همینجا یارش پرید
آره! درست یادشه
یه خورده اون طرف تر
زنی به سر می زنه
خدا! بمیره یزید
این گل ناز منه؟
دختری گریه میکرد
سر قبر برادر
داداش جونم بلند شو
برات بمیره خواهر
یه بچّه ی کوچولو
اشکاش امون نمیده
بابایی ام پس چرا
قهره، جواب نمیده؟
دیگه نمیگم از اون
خواهر و اون برادر
همونهایی که بودن
یار دل پیامبر
من نمیگم از غم و
صورت نیلی گل
ازون همه زخمی که
می گفت برای بلبل
***
انگار همون صحنه ها
اینجا پیش چشممه
درسته من نبودم
ولی همش پیشمه
انگار همون صحنه رو
تو فکّه من میبینم
دارم به جای فکّه
تو کربلا می شینم
تو فکّه هم جوونا
تا خدا پرکشیدن
تو لحظه ی جون دادن
فاطمه رو میدیدن
تو فکّه هم هر طرف
تعزیه بر پا میشه
فقط یه دشت خاکه
ولی دلت وا میشه!
عجب حسّ عجیبی!
آدم رو می کشونه
تو عصر آهن و پول
رو خاکا می نشونه....
مرد روی صندلی ایستگاه مترو واشینگتون دی سی نشسته بود و شروع کرد به ویالون زدن. یک صبح سرد ژانویه بود. قطعه شماره شش رو حدود 45 دقیقه تک نوازی کرد. تو این مدت و توی اون ساعت پر ازدحام حدودا هزار نفر از مردم توی ایستگاه رفت و آمد کردن و اکثرشون داشتن سر کارشون می رفتن.
سه دقیقه گذشت و مرد میان سالی نوازنده رو شناخت و گامهاش رو آروم تر کرد و برای چند ثانیه ایستاد و به آهنگ نوازنده گوش داد و بعد با عجله سراغ کار خودش رفت.
یک دقیقه بعد ویالونیست اولین دلار خودش رو دریافت کرد: خانمی پولش رو روی زمین انداخت و بدون توقف به راه خودش ادامه داد.
چند دقیقه بعد شخصی به دیوار مقابل تکیه داد تا به آهنگ گوش بده اما خیلی زود نگاهی به ساعتش انداخت و دوباره به راه رفتن ادامه داد.
یکی که خیلی توجه کرد یه پسر سه ساله بود. مادرش با عجله اون رو دنبال خودش می کشید. اما بچه ایستاده بود و می خواست ویالونیست رو تماشا کنه.در آخر مادر محکم کشیدش و پسر در حالی که سرش داشت می چرخید مجبور شد دنبالش بره. این حالت چندین بار برای بچه های دیگه هم پیش اومد. تمام پدر و مادر ها بدون استثناء اونها رو می کشیدن تا حرکت کنن.
در تمام 45 دقیقه ای که موزیسین می نواخت فقط 6 نفر توقف کردن و گوش کردن.تنها 32 دلار به دست آورده بود.وقتی که نواختنش رو تموم کرد و همه جا رو سکوت گرفته بود هیچ کس او رو نشناخت هیچ کس برای او کف نزد.
هیچ کس او رو نمی شناخت اما اون ویالونیست جوشوا بل بود. یکی از بهترین موزیسین های دنیا . او یکی از معروف ترین و پیچیده ترین قطعات ویالون رو نوشته بود به قیمتی برابر 3.5 میلیون دلار!
دو روز قبل از ماجرای مترو ، جاشوا بل توی تأتر بوستون نواخته بود بلیط اون برنامه 100 دلار بود!
این یه داستان واقعیه.نواختن جاشوا بل به صورت ناشناس توی ایستگاه مترو توسط واشنگتون پست ترتیب داده شده بود برای یه تست عمومی از قدرت شناخت و ادراک مردم. و تیتر خبر این شد: در یک محل پیش افتاده و در یک زمان نامناسب: آیا ما زیبایی را ببینیم؟ آیا ما برای قدردانی از آن توقف می کنیم؟ آیا ما یک استعداد خدادادی را در یک موقعیت غیرمترقبه تشخیص می دهیم؟
ایران عزیز به فضا هم راه پیدا کرد . زمانی که خودم نوجوون بودم و به عشق فضانورد شدن زندگی می کردم و چون هیچ گونه امکان حضور درفضا توی ایران وجود نداشت از ترس مسخره شدن نمی تونستم از احساسم واسه کسی حرف بزنم خیلی از خود می پرسیدم که: چرا؟
و حالا واقعا خوشحالم که وقتی بچه م می گه می خوام فضانورد بشم امید به تحقق خواسته ش توی کشور عزیزمون دیگه چیزی دور از دست رس نیست ...
ایرانی نشون داده وقتی وارد راهی شد تا تهش می ره .پس از من می شنوید اگه شما هم رویای فضانورد شدن رو توی دلتون داشتید دیگه لزومی به مخفی کردنش نیست . باید دست به کار بشین . هر کدوممون اگه بتونه در حد خودش مطالعه و تحقیق بکنه مطمئن باشید که همین تلاش های کوچیک هم می تونه کمکی باشه واسه دانشمندان کشورمون و تسریع حرکت علمی کشور به سوی قله های فن آوری ...
دهه فجر مبارک...
چند وقت پیش توی تاکسی نشسته بودم . طبق معمول داستان راننده و نوار بلند و مسافر حزب الهی! بهش گفتم اگه ممکنه صدای نوار رو کم کنید . انگار نه انگار حتی تکون هم نخورد همه مسافرا برگشتن نگام کردن منم واسه اینکه ضایع نشم گفتم اصلا آنتن نمی ده البته به نحوی که راننده راستی راستی نشنوه !
بغل دستیم گفت ول کن تو گوش نده صلوات بفرست تا برسیم عین من!!! ولی حقیقتش چیزی که خیلی اعصابم رو به هم ریخته بود متن ترانه بود همون ترانه ی کذایی که با کلی ایما و اشاره می خواست به امام خمینی عزیز توهین کنه...
بعد از پیاده شدن کلی فکرم مشغولش بود . مشغول این که چطور بعضی ها نمی خوان چشماشون رو باز کنن و بایه حساب دودوتا چارتای ساده به بزرگی و عظمت امام خمینی پی ببرن . خدمتی که امام به مردم ایران و شاید بتونم بگم جهان کرده توی عصر حاضر کسی انجام نداده. بیدار کردن روح بزرگمنشی و آزادی خواهی چیز کمی نیست. واقعاً جای شکرگذاری داره . خیلی از مردم دنیا تو خیلی از زمانها خواستن که وضعشون بهتر بشه ولی نداشتن یه رهبر شجاع و عالم و از خود گذشته مانع تحقق هدفشون شده و حتی خیلی ها هم وضعشون بدتر از قبل شده و تو منجلاب بزرگتری فرو رفتن . وجود امام خمینی نعمتی بود که تا همیشه شکرش برگردن ما هست و خواهد بود....
این پوستر هم هدیه ای به شما ایرانیان سرفراز ... کار مشترکی مدیر وبلاگ اس ام اس های مثبت و من( البته خودمونیم من روحم هم خبر نداشته ها خودش لطف کرده و از شعرم واسه پوسترش استفاده کرده )
دیشب بعد از دیدن سریال یوزارسیف یهو گشنه م شد . جاتون خالی ! قابلمه قورمه سبزی رو از یخچال دراوردم و همون طور سرد سرد شروع کردم به خوردن . آخ نمی دونید چه مزه ای می داد . من می میرم واسه قرمه سبزی !
خیلی سعی کردم دیگه نخورم ، ولی نشد که نشد ! مطمئن بودم فردا دل درد میاد سراغم ولی نمی تونستم از قرمه سبزی دل بکنم و ...
امروز صبح از دل درد و سرگیجه داشتم می مردم ... همین الان هم اون ته تهای شکمم داره پیچ می خوره !
آره دیگه، دل سپردن به هوای نفس نتیجه ای غیر از این هم نداره . اون هم بعد از دیدن یوزارسیف !
شما تجربه من رو تکرار نکنید . بد می بینید....
پ ن : الان یکشنبه ست یعنی یه روز بعد از دل درد! داره نم نم بارون می باره . خیلی خوشحال شدم دلم واسه بارون لک زده بود. صبح وقتی دخترم رو می بردم مهد ، تازه اولین قطره های این مهمون آسمونی به صورتامون می خورد . بهش گفتم بدو زود برسیم تا بارون تند نشده . نگاه عاقل اندر سفیهی بهم انداخت و گفت : نه ، اشتباه نتن( نکن!) بالون تند مال تو فیلماست!!!! خندم گرفت و البته غصه هم پشت سرش اومد. آخه بیچاره از وقتی که عقلش رسیده یه بارون درست و حسابی ندیه !
خدایا بارون لطفت رو بیشتر از این به ما ببار!
یه جایی خوندم :بارون اشک خداست از دوری آدمها ... نمی دونم چقدر قابل استناده چون در این صورت ما خوزستانی ها باید خوشحال باشیم که خیلی از خدا دور نیستیم تا بخواد برامون بلند بلند گریه کنه! خدا کنه این جوری باشه...
اینکه هر کس توی کشور خودش راهپیمایی کنه و طومار امضا کنه شاید خیلی تأثیری روی روند مسائل بین المللی نداشته باشه مخصوصاً وقتی که طرف دعوا اسرائیلی باشه که به هیچ عنوان برای نظر و تفکر سایر مردم احترامی قائل نیست. پس عقل حکم می کنه اگه قراره برای دفاع از مردم مظلوم غزه کاری بکنیم خیلی عملی تر از این ها باشه.
جلسه دوحه جلسه خیلی خوبی بود و جا داشت پیشنهاد عملی و انسان دوستانه ای از طرف یکی از شرکت کنندگان داده بشه که به نظر من نشد! اما آمادگی این را داشت.
پیشنهاد اینجانب در تشکیل یک گروه حداقل 14 تایی از کشورهای مدافع غزه است. رهبری این گروه هم میتونه بصورت جمعی باشه از هر کشور 3 کشتی که یک کشتی یا ناوچه نظامی و دو کشتی دیگر شامل کمک های انسان دوستانه، به سواحل غزه اعزام کنند. قایقهای کوچک ... هم بعنوان اسکورتهای نظامی جهت جنگهای نامنظم هم می تونن همراهی کنن .
اگه 45 کشتی و ناوچه جنگی همزمان به سواحل کوچک باریکه غزه برسن و بر فراز هر کشتی پرچم همه کشورهای کمک کننده برافراشته باشد، به نظر شما آیا نمیشه محاصره عزه شکسته بشه، از اونطرف سوریه و لبنان و احیاناً ترکیه هم از قسمت خاکی با تهدید اسرایل به هرگونه تجاوز به کشتی ها هشدارهای لازم را به اسرائیل بدن. سازمان ملل و سازمان صلیب سرخ جهانی و دیگر سازمانهای مدافع حقوق بشر نیز بر ارسال این کمک ها نظارت و همراهی کنن.
کشورهایی هم که کشتی ندارن می تونن اجاره کنن!! حتی از روسیه و چین و ...
قرار هم در آبهای بین المللی باشه نزدیکترین محل به غزه و بقیه کشورها.
اگه از فردا عزم جدی صورت بگیره از 2 تا 3 هفته دیگر شاهد ارسال کمک ها و باز شدن محاصره غزه خواهیم بود .
انشاء الله
پ ن : توی این چند روزه متوجه شدم که خیلی از مردم کشورهای دیگه که اطلاع چندانی از روابط سیاسی ایران ندارند فکر می کنن که ایران هم مثل سایر کشورها با اسرائیل رابطه داره و از اینکه مسئولین ایران اقدام به قطع روابط با اسرائیل نمی کنن شاکی هستند!!!
حال انکه ایران اصلاً اسرائیل رو به عنوان یک کشور قبول نداره و موجودیتش رو به رسمیت نمیشناسه. فکر می کنم این وظیفه ی صدا و سیما و خبرگزاری هاست که هر از چند گاهی در لا به لای اعلام خبرهای مربوط به اقدامات سایر کشورها به این نکته اشاره کنن که ایران اسلامی هیچ گاه کمترین رابطه ای با اسرائیل جنایتکار نداشته و نه خواهد داشت.