چند روزه دارم سعی میکنم یه جملهای رو که تا حالا قبولش داشتم ، باورش کنم.
آره از نگاه من قبول داشتن با باور داشتن زمین تا آسمون متفاوته.
آدم ممکنه خیلی چیزها رو قبول داشته باشه اما پای عمل که برسه این ضمیر ناخودآگاهشه که کارها رو به دست میگیره. ضمیری که بر اساس باورها عمل میکنه نه دونسته ها.
پس اگه میخوایم واقعا فرق کنیم باید باورهامون رو عوض کنیم. بعضیها رو بندازیم دور و بعضیها رو یه شستشوی حسابی بدیم.
و حالا من سعی دارم به این باور برسم که :
زیبایی در نگاه ماست ، نه در چیزی که میبینیم....
و معتقدم این باور هر ادمی رو با سرعت جت به آرزوهاش میرسونه .
میگید نه! امتحان کنید...
نفت. طلای سیاه
.بیشتر جنگهای زمان ما به خاطر همین مایعه، همین مایع سیاه رنگ و بد بو!
یه مایع که مثل همه چیزهایی که سخت به دست میان ،گرونه .
خدا رو شکرکشور ما پر از نفته.و خوزستان بیشتر از بقیه جاها. اما...
تو تموم سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب چنان بیعدالتی و بیمروتیای در حق این استان صورت گرفته که هر کی یه کم منصف باشه و به خودش زحمت فکر کردن بده ، شرمنده مردم این خطه میشه.
مردمی که تو پیروزی انقلاب نقش اساسی داشتن. مردمی که خط اول دفاع مقدس بودن. مردمی که با بدنهاشون جلوی تانکهای دشمن صف کشیدن. مردمی که تا آخر جنگ موشک های بزرگ دشمن رو تو خونههای کوچیکشون تحمل می کردن...
و حالا واقعا بیانصافیه که میون این مردم بیکاری بیداد میکنه. واقعا بیانصافیه که مهندسای شرکت نفت برای راحتی خودشون از کنار یه روستا جاده بکشن و هر روز با ماشینهای مدل بالای دولتی رفت و آمد بکنن و و یه لحظهام با خودشون فکر نکنن ، این نگاه معصومانه که پسرک روستایی به ماشینشون میندازه حقی داره. اون پسر هم حق داره از این همه نفتی که خدا نزدیک خونهاش گذاشته سهمی برای خودش داشته باشه.
اون پسر هم حق داره با خودش فکر کنه که از بچه اون آقا مهندس چی کم داره که باید حسرت یه لباس نو تو دلش بمونه.باید فکر کنه که چرا باباش بیکاره و خوابگاه های شرکت نفت پره از آدمایی که از شهرای دیگه اومدن و اونجا کار میکنن.
اون پسر حق داره با خودش فکر کنه ،آقای رئیس جمهور- همون که اسمش توی برگه رأی باباش نوشته شده بود. همونکه خودش انتخابش کرده بود ـ چرا به استانش سفر نمیکنه ؟؟؟؟؟؟؟
یه وقت فکر نکنید من ضد انقلابم ، نه اتفاقا فقط چون عاشق انقلاب و رهبرم هستم اینا رو گفتم. آخه نمیخوام یه از خدا بیخبر خدای نکرده تو ذهن اون پسر فرو کنه که هر چی بدبختی داری از این انقلابه و بدکاریه چند تا مسئول رو به پای انقلاب بذاره. که اون وقت هممون پیش خون شهدا مسئولیم....
دیروز حاج آقا پناهیان تو تلوزیون حرف جالبی زد. میگفت تمام عالم دارن به ظهور آقا امام زمان کمک میکنن، حتی آمریکا و اسرائیل. اونا با ستمهاشون دارن دنیا رو پر از جور میکنن و همین باعث شده که مردم دنیا ته قلباشون به دنبال یه منجی بگردن.
تنها کسایی که امر فرج رو به تاخییر میندازن ماییم.
مایی که ادعای پیروی اهل بیت رو داریم، مایی که خودمون رو منتظر میدونیم.
میدونید چرا؟ چون بقیه دنیا دنبال منجی میگردن و ما میگیم که این منجی امام ماست. پس انتظار دارن که خصوصیاتش رو تو ماهم ببینن. اما...
با کشوری رو برو میشن که ادعای اسلامیت داره ولی اسلامی نیست. مردمش محرمها تو سر و کله خودشون میزنن اما بقیه سال حسینی رفتار نمی کنن. شب نیمه شعبون عروسی میگیرن به میمنت میلاد آقا و چنان مجلسی به پا میکنن که حتی خودشون هم بعداً روشون نمیشه فیلمش رو ببینن....
آیا واقعاً ما منتظریم؟!!!!